۲-یه لره بدو بدو می ره مسجد همه تعجب مب کنن می گن بفر میین بفرمیین تو وقتی می ره تو می گه امام جماعت مردم می گن افرین نمازم می خود بخونه سر یع امام جماعتو بهش نشون می دن می ره پیش امام جماعت میگه قبله کدوم بره همه ملت کف می کنن قبله رو نشونش می دن می گن نه بابا جدی جدی می خواد نماز بخونه تا به لره قبله رو نشون می دن سری میاد از مسجد بره بیرون می گن بابا پس چی شد ؟ گفت هیچی خواستم انتن ماهوارمو تنظیم کنم!!!!!!!!!!!
۳-یه لره می ره جبهمه وقتی بعد از چند سال بر می گرده میاد خونه می بینه برادر کوچیکی ریش گذاشته و ناراحته . بهش می گه چی شده اتفاقی افتاده برادره چیزی نمی گه.بعد میره پیش برادر بزرگش می بینه اونم ریش گذاشته می گه تو بگو واسه کسی اتفاقی افتاده خواهش می کنم بگو برادر بزرگه می زنه زیر گزیه می ره لره می ره پیش باباش می گه بابا تو بگو چی شده بری مامان اتفاقی افتاده؟ باباش می گه پسر تو چرا ریش تراشی رو با خودتت بردی.......!!!
۴-ترکه می ره مسابقه بیست سوالی دوستاش بهش می گن جواب برج یفله فقط تو زود نگو تا ضیع نشه خلاص مسلبقه شروع می شه ترکه می گه تو جیب جا می شه می گن نه.می گه پس حتما برج یفله!!
۵-ترکه می ره زیر ماشین دوستاش با دمپیی درش میارن!
۶-یه عربه یه ساعت خریده بوده هی ازش می پرسیدن ساعت چنده ساعت چنده عربه هم اخر کار عصبانی می شه می گه حالا انقدر بپرسین تا خراب بشه..
۷-ترکه می ره کلیسا می گه من می خوام مسیحی بشم کشیشه می گه ین که کاری نداره من لامپارو خاموش می کنم هر چی من گفتم تو هم تکرراکن همه رو می گه تموم که می شه لامپارو روشن می کنن ترکه می گه:اللهم صلی علی محمد و ال محمد!!!!!
۸-یه پشه مست می کنه می ره در کارخونه تا رو مار عربده می کشه!!!!!
۹-یه لنگه جوراب مست می کنه می گه: عمرا اگه لنگمو پیدا کنی..!
۱۰-ترکه می خواسته زنگ بزنه به دوستش وقتی زنگ می زنه یه خانومه می گه مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد. می گه بابا ینارو بی خیال خودت چطوری!!!!!!!